رفت اَز جهان مُحمّد، زهرا عزا گرفته، زهرا عزا گرفته

گشته یتیم اُمّت، زهرا عزا گرفته، زهرا عزا گرفته

روزِ عزایِ احمد، در یثرب است و بطحا،

در یثرب است و بطحا

بَهرِ عزیزِ بطحا، زهرا عزا گرفته، زهرا عزا گرفته

گریان برایِ احمد، باشد حسین و زینب، باشد حسین و زینب

امروز بَهرِ بابا زهرا عزا گرفته زهرا عزا گرفته

ارض و سما است گریان، بَهرِ نَبِیِّ خاتَم، بَهرِ نَبِیِّ خاتَم

با حوریانِ جَنَّت، حَوّا عزا گرفته، حَوّا عزا گرفته

هَم مشهدِ رضا، هَم، یثرِب بُوَد عزادار، یثریب بُوَد عزادار

ای با قری، به مشهد، رضا عزا گرفته، رضا عزا گرفته

سروده شده پایان ماه صفر آغازشهریور ۱۴۰۴

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

وبلاگ اشعار باقری

http://asharebageri.blogfa.com

کانال یار خراسانی

https://splus.ir/yarekhorasanirahabar


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه یکم شهریور ۱۴۰۴ | 14:53 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اِمروز روزِ غربتِ اولادِ مصطفی است - آغازِ روزِ غربتِ زهرا و مرتضی است

آغازِ روزِ غربت اولادِ فاطمه است - آغازِ صبحِ کوفه و هَم ظُهرِ کربلا است

آغازِ روزِ گریه یِ زهرا و حیدر است - آغازِ صبحِ شامِ یزیدی وَ فتنه ها است

اُمّت عزا گرفته و عترت شده غریب - شهرِ مدینه را به جگر داغِ مصطفی است

گشتند انبیا هَمَه، چون فاطمه یتیم - چونکه عزایِ قافله سالارِ انبیا است

جنّ و ملک عزا گرفته وَ اندوه و ماتم است - عالَم عزا گرفته و صاحب عزا خدا است

هَفت آسمان، شُده اِمروز، دَر عزا - هَم ساکنینِ عَرش، جُمله دَر اندوه و دَر عزا است

اَمّا مدینه، جایِ عزا، فِکرِ مَسنَدَند - فِکرِ خِلافت اَند، چه خِلافت؟! که خود، بَلا است

قَومی، به فِکرِ غَصبِ خِلافت، وَلِی، عَلی - هَمراهِ فاطمه، به خانه، عزادارِ مصطفی است

اینان چه اُمّتی؟! که عَزادار نیستند! - آری، مدینه شَهر، کنون، خود چو کربلا است

آن یک برایِ مُلکِ ری شده در دَشتِ کربلا - این یک زِ بَهرِ غَصبِ فدک، این چه ابتلا است؟!

ای باقری، نِگر که چه دنیا دنی است و پَست! - بی ارزش است و مَنبعِ انواعِ دردها است

سروده شده پایان ماه صفر آغازشهریور ۱۴۰۴


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه یکم شهریور ۱۴۰۴ | 14:50 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دخترِ بدرُ الدُّجَی، امشب سه جا دارد عزا

دخترِ بدرُ الدُّجَی، امشب سه جا دارد عزا - گاهی از بهر پدر، گاهی پسر، گاهی رضا
دُختِ پیغمبر بود امشب سه جا اندر عزا - بر حسن، هم بر رضا، هم بهرِ ختمِ انبیا
گاه او اندر مدینه، گرید از بهرِ پدر - گه رود اندر بقیع و گرید از بهرِ پسر
گَه رود اندر خراسان، بر سر قبرِ رضا - نالد و گوید اَمان از این همه جور و جفا
دخت پیغمبر بود امشب عزادارِ پدر - همچنان او ناله دارد امشب از بهرِ پسر
در مدینه او عزا دارد به ختم الانبیا - همچنان او ناله دارد بهرِ سبط مصطفا
باب او باشد محمّد رحمتٌ للعالمین - آنکه او باشد امامِ اوّلین و آخرین
بیست و هشتم از صفر، شد بهرِ او روزِ عزا - چونکه بابش کرده رحلت رفته زین دارِفنا
اِبنِ او باشد حَسن، کو پاره پاره شد جگر - شد شهید از زهرِ جعده، گشته او خونین جگر
دفن او شد در بقیع، از ظلم آن مروانیان - تیر باران شد جنازه اش، شد ستم ز آن جانیان
در خراسان بضعه ی آن رحمة للعالمین - شد شهید از زهر مامون، زاده ی حبل المتین
مدفن او قبله گاه هفتمین شیعیان - بر در باب الجوادش شد ملائک پاسبان
آخرِ ماه صَفر زهرا شده محزون و زار - از غمِ بابا و فرزندش، بُوَد او غصّه دار
باقری و اهل مجلس، نوحه خوان و سینه زَن - شیعیانِ فاطمه امشب، همه، اندر محن
کن نصیب جمله ی این مجلس و اهل عزا - هم مدینه، هم بقیع، هم مشهد و هم کربلا
سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پور آخرماه صفرمرداد 1404


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی ، اشعارامام حسن ع مراثی ، اشعارشهادت امام رضا«ع»

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه سی ام مرداد ۱۴۰۴ | 21:33 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد

مُحَمَّد یا مُحَمَّد یا مُحَمَّد - مُحَمَّد یا مُحَمَّد یا مُحَمَّد

بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد - کنم گریه برایت یا مُحَمَّد

بُوَد اِمروز روزِ رِحلَتِ تو - بُوَد روزِ یتیمی بهرِ اُمَّت

بُوَد روزِ یتیمی بَهرِ زهرا - شده زهرا عزادار از برایت

علی هم بی برادر گشته اِمروز - به تن رختِ عزا شد در عزایت

حسین و هم حسن هم زینبینت - شدند امروز محروم از لقایت

تو رفتی از میان دوستانت - دگر ناید صدایِ دلربایت

شده اندر عزا شهرِ مدینه شده - غمین اصحابِ خوب و با وفایت

خراسان تا مدینه شُد سِیَه پوش - همه سینه زنان اندر هوایت

چهارده قرن مانند چنین روز - تمام مسلمین گرید برایت

شده این باقری و جمله اُمَّت - سیه پوش و عزادارِ عزایت

سروده شده آخر ماه صفر سال 1399


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۱ | 20:59 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رفته از دارِ جهان ختمِ رُسُل

رفته از دارِ جهان ختمِ رُسُل - بیست و هشتِ صفر آن هادیِ کُل

پدرِ اُمّت از این دنیا رفت - زِ جهان او بِسویِ عُقبی رفت

اُمّت از بعدِ پدر گشته یتیم - از غمش این دلِ ما گشته دونیم

حصرتِ فاطمه در هجرِ پدر - میزند دستِ مصیبت بر سر

حسنین کرده گریبانها چاک - در غمِ رِحلتِ شاهِ لولاک

حیدر از غم شده در شور و نوا - او زِغم کرده به تن رختِ عزا

شهرِ یثرب شده روزش چون شب - زار و گریان حسنین و زینب

گشته جبریل عزادارِ رسول - زین مصیبت شده او زار و ملول

گشته سلمان و ابی ذر از غم - چون علی غرقِ عزا و ماتم

روز از غم چو شبِ تار شده - جمله افلاک عزادار شده

ماه و خورشید سیه پوشِ عزا - باقری هم شده در شور و نوا

سروده شده شب رحلت پیامبر اعظم سال 1398


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۱ | 20:13 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ای مسلمین رفت از جهان پیغمبر ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما - از غم رها كن بر طرف كن ذلّت ما

استاد دانشگاه دین و علم و دانش - كن یك نظر بر ما بده ایمان و بینش

فرمانروای این جهان آفرینش - با عزّتت كن برطرف این ذلت ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما

ای مسلمین رفت از جهان پیغمبرِما - آن مهربانتر از پدر تاج سر ما

آن پیشوای امّت و آن رهبرِ ما - جاری شد اشك غم ز چشم ملّت ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما

ای مسلمین رفت از جهان آن شاه لولاك - آنكو بدی فرمانروا برجمله افلاك

سوی جنان بگشود پر زین عالم خاك - رفت از جهان آن رهگشای عزّت ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما

سبط پیمبر مجتبی با قلب پر خون - گشته روان سوی جنان با حال محزون

بهرش بریز اشك از بصر چون رود جیحون - زائر شدن برقبرِ پاكش لذّت ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما

اندر جنان زهرایِ اطهر مو پریشان - گه نالد و گوید پدر گاهی رضا جان

گاهی بگوید یا حسین ای روح ریحان - بر حال زهرا نوحه گر شد ملّت ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما

از این مصیبت كن برادر آه و زاری - ای باقری بر فاطمه كن سوگواری

از دین و قرآن و وطن كن پاسداری - هم از خمینی رهبر این ملت ما

یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ | 10:47 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دخت نبی امشب سه جا باشد عزادار

دخت نبی امشب سه جا باشد عزادار - میگرید و مینالد آن محزونه یِ زار

گاهی همیگوید پدر - گاهی رضا گاهی پسر - الله اكبر الله اكبر

اندر مدینه بر سر قبر محمّد (ص) - یا بر سر قبر حسن آن سبط احمد

با چشم گریان می رود - محزون و نالان می رود - الله اكبر الله اكبر

اندر خراسان بر سر قبر رضایش - گریان و نالان گشته است اندر عزایش

بر مشهد هشتم امام - باشد عزادار او مدام - الله اكبر الله اكبر

در كربلا بهر شهیدان و حسینش - برپا نماید او عزا و شور و شینش

نالد ز بهر اكبرش - عباس و عون و جعفرش - الله اكبر الله اكبر

در جبهه ها محزون بود بهر شهیدان - از بهر مفقود الاثر ها و اسیران

بنماید او از مهتری - رزمندگان را رهبری - الله اكبر الله اكبر

یا فاطمه دریای خون این سرزمین است - از ظلم بعثی لاله گون ایران زمین است

شد لاله گون دشت و دمن - بهر شهیدانِ وطن - الله اكبر الله اكبر

یا فاطمه گشته است ایران غرقه در خون - مستكبرین این خاك را كردند گلگون

شد باقری و مسلمین - آزرده از مستكبرین - الله اكبر الله اكبر

سروده شده درزمان جنگ تحمیلی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ | 10:46 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته

غبار غم بر چهره عالم نشسته - پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته

علی خورد خون جگر - زهرا كند پدر پدر - الله اكبر الله اكبر

رفت از جهان فانی آن ختم النّبیین - بنگر سرش برد امن خیر الوصیین

گشته علی زار و حزین - زهرا یتیم و دلغمین - الله اكبر الله اكبر

شهر مدینه در فراقش غرق ماتم - اوضاع عالم در عزایش گشته درهم

گریان حسین و هم حسن - پیر و جوان و مرد و زن - الله اكبر الله اكبر

زهرا خورد بعد پدر سیلی ز عدوان - آتش بگیرد خانه اش از ظلم و طغیان

بر دختر پاك نبی - كند اثر بی پدری - الله اكبر الله اكبر

حق علی و فاطمه مغصوب گردد - دخت نبی گریان چنان یعقوب گردد

علی شود خانه نشین - زهرا حزین و دلغمین - الله اكبر الله اكبر

گردد حسن بعد نبی مظلوم دوران - قلبش شود پر خون ز ظلم آل سفیان

در طشت ریزد از جفا - جگر سبط مصطفی - الله اكبر الله اكبر

بس نامه ها از كوفیان آمد به بطحا – که شد حسین سوی عراق آنگه مهیا

گردد ز جور اشقیا - شهید دشت كربلا - الله اكبر الله اكبر

بعد نبی بر مسلمین جور و جفا شد - ای باقری از مشركین بس ظلمها شد

اسیر آن مستكبرین - گشته كنون مستضعفین - الله اكبر الله اكبر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ | 10:43 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |

برفت از این جهان پیغمبر ما

یتیمی درد بی درمان یتیمی - یتیمی خواری دوران یتیمی

برفت از این جهان پیغمبر ما - برفت از این جهان تاج سر ما

بشد خاك مصیبت بر سر ما - چنین است ای مسلمانان یتیمی

علی با چشم گریان در كنارش - كنارش قلب سوزان دخت زارش

بگرید بهر باب تاجدارش - بر او شد آشكار اینسان یتیمی

حسن نالان بجدّ خود پیمبر - ز غم بنهاده زینب دست بر سر

حسین گوید ایا جدّ مطهّر - بشد ظاهر بما طفلان یتیمی

نظر كن یا رسول اللّه تو بر ما - كه غیر از تو نداریم دادگر ما

شود این ظلمها امروز بر ما - شده ظاهر بما اینسان یتیمی

رجال حق به زند انها سرازیر - سخن از حكم حق مانند اكسیر

بود باطل دواما رو بتكثیر - مؤثّر بر مسلمانان یتیمی

سخن از حكم حق باشد جریمه - شده احكام حق همچون یتیمه

بسوزد مرد حق مانند هیمه - نگر بر تابع قرآن یتیمی

بكن ای باقری كوتاه مطلب - كه باشد روز روشن همچنان شب

كه هر كس حكم حق را رانده بر لب - شود تبعید یا زندان یتیمی

سروده در سال 56 رژیم طاغوت


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارحضرت محمد«ص»مراثی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۱ | 10:43 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |