این که در مشهد بود ذریّه یِ پیغمبر است
این که در مشهد بود ذریّه یِ پیغمبر است - بارگاه و تربتش ازعرش اعلا برتر است
این که با شد مرقدش در مشهد و بین دو کوه - خفته در خاک خراسان سبط پاکِ حیدر است
این علی موسی الرّضا و خفته اندر خاک طوس - بضعةٌ منّی برای حضرت پیغمبر است
تربت پاکش بود چون طوطیای چشم ما - خاک پای حضرتش ازعرش اعلا برتر است
حضرت روح الامین بر در گهش خدمت کند - خدمت درگاهِ او خود افتخاری دیگر است
خدمت درگاه او بالاتر از هر خدمتی است - موسی و نوح و خلیل ازخادمان این در است
پادشاهانِ جهان بر در گهِ او خادمند - خدمتِ درگاه او بهتر زهر زیب و فر است
پادشاهانِ جهان هریک به درگاهش گدا - چون گدائی درش بهتر زدُرّ و گوهر است
آن عصایِ خادمانش چون عصای موسوی است - آن کلاه خادمانش بِه زتاج و افسر است
آن قبای خادمان ازهر ردا زیبنده تر - آن قبای سرمه ای از هر لباسی بهتر است
زائرین از چار سو سوی خراسان رو کنند - از زمین و از هوا و هم زبحر و هم بر است
شد روانه سوی مشهد هم پیاده هم سوار - حافظ این زائران باشد خدای اکبر است
هر که او بار سفر بندد بسوی مشهدش - گوئیا بار سفر از بهر حجّ اکبر است
گفت من اندر سه جا آیم به فریاد شما - او شفیع زائرینش درسرای دیگر است
زائرین تنها شما زائر به مشهد نیستید - زائرینش احمد و زهرا، جواد و حیدراست
یک طواف مرقد آقا علی موسی الرّضا - هفت هزار و هفتصد و هفتاد حج اکبراست
باقری در شهر مشهد در جوار حضرتش - فخر دارد اینکه عمری خود غلامِ این دراست
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارمدح و ولادت امام رضا«ع»
