درمشهد است خفته رضا هشتمین امام

درمشهد است خفته رضا هشتمین امام - کَاز ما بر او درود هزاران به صبح و شام

این افتخار بس به ما که غلامیم و نوکرش - هستیم مشهدی و مجاور به آن امام

هر صبح رو کنیم ما به سویِ بارگاهِ او - گوئیم ای امام، زِما بر شما سلام

ماها کنارِ سفره یِ احسان نشسته ایم - هستیم ریزه خوارِ خانِ شما جمله خاص و عام

بینِ دوکوه، مشهدِ ما باشد از بهشت - این گفته ای است از امامِ جواد آن نُهُم امام

مشهد، نه؛ خراسان، نه؛ جمله یِ ایرانِ ما بُوَد - ملک رضا و خانه یِ او، ما همه غلام

هستند عدّه ای خَدومِ رضا با لباسِ فُرم - خدمت کنند در حرمش صبح و ظهر و شام

لیکن تمامِ مشهدیا بی لباس و آرم - در خدمتند بهرِ زائر آن شه علی الدّوام

در روزهایِ آخرِ ماهِ صفر همه - در خدمتند بهرِ زائرِ آقا زخاص و عام

این افتخار باقریا بس برای تو - باشی برایِ حضرتِ آن شه یکی غلام

سروده شده توسط آخرماه صفرسال 1398


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعارمدح و ولادت امام رضا«ع»

تاريخ : دوشنبه بیست و یکم آذر ۱۴۰۱ | 20:15 | تهيه وتنظيم توسط : حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور |